چشمهای بارانی
آری... بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود
پارسال بااو زیر باران راه میرفتم
امسال رفتنش رابا دیگری زیر اشکهای خودم دیدم
شاید باران پارسال اشکهای کس دیگری بود
نظرات شما عزیزان:
زيبا بود فقط اگه به جاي
پاسخ:ممنون از راهنماییت!
پاسخ:ممنون از راهنماییت!
عاقبت ظلم تو رو یه روز تلافی میکنم
اشکهام رو پاک میکنم با دل تبانی میکنم
میاد اون روزی که تو قهر دلم رو ببینی
چشمهات رو باز بکنی حقیقت رو خوب ببینی
میاد اون روزی که من نامههات رو پاره کنم
میاد اون روزی من غم دلم رو چاره کنم
اگه اون روز برسه منم برات ناز میکنم
با غم و غصه و دردم تو رو دمساز میکنم
اگه دل تاب بیاره منم به اون روز میرسم
روی ابرها میشینم به آسمونها میرسم
تو میخوای تا میتونی دل من رو خون بکنی
با رقیبهام بشینی من رو تو دیوونه کنی
اما هر روز خوشی تنگ غروبی هم داره
شبهای سرد و سیاه صبح سپیدی هم داره
میاد اون روزی که من نامههات رو پاره کنم
میاد اون روزی من غم دلم رو چاره کنم
اگه اون روز برسه منم برات ناز میکنم
با غم و غصه و دردم تو رو دمساز میکنم
اگه دل تاب بیاره منم به اون روز میرسم
روی ابرها میشینم به آسمونها میرسم
اگه دل تاب بیاره منم به اون روز میرسم
روی ابرها میشینم به آسمونها میرسم
اشکهام رو پاک میکنم با دل تبانی میکنم
میاد اون روزی که تو قهر دلم رو ببینی
چشمهات رو باز بکنی حقیقت رو خوب ببینی
میاد اون روزی که من نامههات رو پاره کنم
میاد اون روزی من غم دلم رو چاره کنم
اگه اون روز برسه منم برات ناز میکنم
با غم و غصه و دردم تو رو دمساز میکنم
اگه دل تاب بیاره منم به اون روز میرسم
روی ابرها میشینم به آسمونها میرسم
تو میخوای تا میتونی دل من رو خون بکنی
با رقیبهام بشینی من رو تو دیوونه کنی
اما هر روز خوشی تنگ غروبی هم داره
شبهای سرد و سیاه صبح سپیدی هم داره
میاد اون روزی که من نامههات رو پاره کنم
میاد اون روزی من غم دلم رو چاره کنم
اگه اون روز برسه منم برات ناز میکنم
با غم و غصه و دردم تو رو دمساز میکنم
اگه دل تاب بیاره منم به اون روز میرسم
روی ابرها میشینم به آسمونها میرسم
اگه دل تاب بیاره منم به اون روز میرسم
روی ابرها میشینم به آسمونها میرسم
نوشته شده در سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:,ساعت
12:4 توسط نازنین| 2 نظر |
قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |